بیماری واگیرداری که در چند سال اخیر گریبان‌گیر فوتبال ما شده بی‌شباهت به “طاعون” نیست، از اعلام رقم‌های پیشنهادی کاذب توسط تیم‌های عربی برای بالا بردن نرخ قراردادها تا رایزنی همزمان با چند تیم داخلی برای تحت فشار قرار دادن تیم‌های رقیب،‌ همه‌ و همه نقایص فوتبالی است که دلالان‌اش در فصل نقل و انتقالات […]

fesadfotball

بیماری واگیرداری که در چند سال اخیر گریبان‌گیر فوتبال ما شده بی‌شباهت به “طاعون” نیست، از اعلام رقم‌های پیشنهادی کاذب توسط تیم‌های عربی برای بالا بردن نرخ قراردادها تا رایزنی همزمان با چند تیم داخلی برای تحت فشار قرار دادن تیم‌های رقیب،‌ همه‌ و همه نقایص فوتبالی است که دلالان‌اش در فصل نقل و انتقالات همه کاره‌اند تا برخورد‌های مقطعی و یک شبه فدراسیون هم هیچگاه مرهمی بر این زخم چرکین فوتبال کشور نباشد.

چند سال گذشته ثبت قرارداد داخلی با یک باشگاه و در نهایت ثبت نهایی در هیئت‌های فوتبال با باشگاهی دیگر شائبه اولویت رقم قرارداد برای فوتبالیست‌ها را به یقین تبدیل کرده، پدیده‌ای که فراگیری‌اش آن را به یک رویه معمول تبدیل کرده است تا کار برای برخی از باشگاه‌ها به شکایت از بازیکنان کشیده شود، در این بین سایه‌ی دلالان در آسیب جدید فوتبال کشور به حدی سنگین شده که بازیکنان از شکایت توسط باشگاهی که آن را دور زده‌اند هیچ بیمی به دل راه نمی‌دهند و سود حاصله از رقم قرار داد نهایی به میزانی برایشان خوشایند است که حتی در صورت محکومیت به راحتی خسارت آن باشگاه را پرداخت و رضایتش را جلب می‌کنند.

فوتبالیست‌های وطنی در چند سال گذشته بد عادت شده‌اند، بد عادت به داشتن پول‌های درشتی که در فوتبال کشور رد و بدل می‌شود، عادتی که ناشی از اوضاع مشوش و سوء مدیریت فوتبال ایرانی است، هدف نهایی بازیکنان در هر سطحی بالابردن رقم قرارداد منعقد شده با باشگاه‌ها است تا جایی که عملا شاهد رنگ باختن شعار عشق ‌و علاقه به باشگا‌های بزرگ کشور که روزی عامل اصلی جذب بازیکنان در این آب و خاک بود، هستیم.

زد و بند دلالان با افراد پشت پرده و صاحب قدرت باشگاه‌ها در جذب بازیکنان و به جیب زدن بخش قابل توجهی از مبلغ قراردادها انگیزه لازم برای ورود برخی افراد به این شغل نوپای فوتبال کشور است، در طرف مقابل هم بی‌تدبیری فدراسیون فوتبال برای الگوسازی از فصل نقل و انتقالات لیگ برتر کشورهای پیشرفته فوتبالی عامل دیگر رواج این پدیده است، هر فردی در این فوتبال که لابی‌اش قوی‌تر باشد و اسم‌اش در جابه‌جایی بازیکنان بر سر زبان‌ها بیفتد خود را مجاز به نقل و انتقال بازیکن می‌داند و هیچ قانون اجرایی مدون و مستحکمی نیز برای برخورد با این مسئله وجود ندارد.

پیشنهاد کشورهای عربی هم از سوی دیگر طی این سال‌ها به دیگر اهرم فشار فوتبالیست‌ها برای ثبت قراردادهای هنگفت با تیم‌های داخلی تبدیل شده است، امسال که دیگر بیش از هر سال دیگری این پیشنهادها قابل تامل بود، از پبشنهاد چند میلیاردی قطری‌ها برای آندو تا اعلام امضای قرارداد با سید جلال حسینی! در حالی که تیموریان با استقلال ثبت کرد و حسینی نیز پس از تکذیب قراردادش با قطری‌ها در کش و قوس قرارداد با قرمزهای پایتخت است.

سیدجلال حسینی چهارشنبه و پنجشنبه از عدم حضورش در جمع قرمزپوشان پایتخت برای فصل آینده خبر داد و فاصله رقم پیشنهادی خودش با باشگاه را از زمین تا آسمان دانست، او که خبر پیوستنش به باشگاه الاهلی قطر را توسط رسانه‌های عربی تکذیب کرد مجددا از تمایلش برای حضور در پرسپولیس خبر داده است،‌ آن سوی میدان هم آندرانیک تیموریان شرایطش بی شباهت به اوضاع و احوال سید جلال نبود، خبر پیشنهاد چهار میلیاردی قطری‌ها در حالی به گوش رسید که آندو پس از سه جلسه پیاپی با مسئولان باشگاه استقلال به توافق رسید، گویا علت اصلی طولانی شدن مذاکراتش هم تخفیف چندصد میلیونی به باشگاه بوده است، در نهایت هم که مشخص شد اصلا پیشنهادی از سوی باشگاه‌های قطری در کار نبوده است.

شیخ نشینان ثروتمند حوزه خلیج فارس، تنها کیفیت ضعیف لیگ فوتبال کشورشان را به فوتبالیست‌های ایرانی هدیه نکرده‌اند، آن‌ها طی چند سال گذشته معادلات رقم قرارداد در داخل ایران را نیز به هم ریخته‌اند، تا درنهایت بازهم نوک پیکان اشکالات بر ضعف مدیریتی و عدم نظارت درست در فوتبال کشور متمرکز شود.

اما امسال و پس از هشت سال همگان منتظر اتفاق جدید و خوشایندی برای فوتبال ایران بودند، پس از اتمام جام جهانی بسیاری بر این تصور بودند که فوتبالیست‌های کشورمان لژیونر خواهند شد و سر از کشورهای اروپایی در خواهند آورد و شاهد امضای قراردادهای حرفه‌ای آن‌ها با تیم‌های بزرگتری خواهیم بود،‌ اما با گذشت حدود یک هفته از جام جهانی و نزدیک شدن به پایان فصل نقل و انتقالات فوتبال ایران تاکنون هیچ یک از بازیکنان قرارداد قابل اشاره‌ای را با باشگاه‌های بزرگ ثبت نکرده اند.

حتی بازیکنانی همچون علیرضا جهانبخش و سردار آزمون هم از این قضیه مستثنی نبودند، سردار آزمون که گفته می‌شد مورد توجه بارسلونا، لیورپول، میلان، یوونتوس و آرسنال قرار گرفته و خبرهایی مبنی بر توافقش با آرسنال به گوش می‌رسید کماکان در لیگ روسیه و در تیم روبین‌کازان ماندنی شد و گویا علیرضا جهانبخش نیز فصل آینده بازهم در تیم نایمخن و در لیگ دسته هلند توپ خواهد زد.

غالبا در فوتبال روز دنیا پیشنهاد باشگاه‌های مشتری یک بازیکن به تیم باشگاهی ارائه شده و مدیر برنامه‌های بازیکن نیز در جریان امور قرار می‌گیرد، درحالی که در فوتبال کشورمان شاهد این هستیم که باشگاه مشتری به صورت مستقیم با بازیکنان وارد مذاکره می‌شود و حتی باشگاه در جریان پیشنهاد ارائه شده به بازیکنش قرار نمی‌گیرد، تا حدی که به طور رسمی بارها مسئولان باشگاه‌ها از پیشنهادات مطرح شده به بازیکنانشان اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند.

آنچه بیش از موضوع دیگری قابل ذکر است این است که با عبور از جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل و در حالی که ساختار فوتبال دنیا روز به روز در حال پیشرفت و حرفه‌ای شدن است، فوتبال ایران باز هم نتوانست خود را از دام تمامی بی‌ برنامگی‌ها برهاند و به شاخص‌های اصلی حرفه‌ای شدن نزدیک شود، پای دلالان این روزها بیش از هر زمان دیگری به فوتبال کشور باز شده و تا زمانی که فدراسیون فوتبال و کمیته انضباطی با عزمی جدی و قوانینی اثرگذار پا به وادی بازار ملتهب خرید و فروش بازیکنان نگذراند شاهد هیچ‌گونه تغییر و تحولی در این عرصه نخواهیم بود.

 

منبع : ایسنا